کپسول زمان نوشته پل استر

میانگین: 5 (2 رای)
  • انتشارات : افق
  • دسته بندی :

این کتاب در بانک کتاب تلکتاب عرضه شده است
شما می توانید لذت خرید آسان و مطمئن را با تلکتاب تجربه کنید
خرید کتاب و ارسال رایگان به سراسر کشور در سریعترین زمان ممکن 
mailدرصورتی که موفق به خرید اینترنتی کتاب نشدید می توانید برای خرید تلفنی کتاب با شماره 66470460-021 تماس حاصل فرمایید.

آماده ارسال
‎تومان۱۵٬۰۰۰

کپسول زمان نوشته پل استر

کپسول زمان نوشته پل استر ترجمه خجسته کیهان افق

کپسول زمان چهارمین زندگی‌نامه‌ی پل استر پس از خلق کردن  انزوا، بخور و نمیر و خاطرات زمستان است که به تحولات روحی و اندیشه‌های استر می‌پردازد.

 این کتاب در سه بخش به بازنمایی ذهن کودکی او و وارسی جغرافیای درونش در انزوا می‌پردازد. کپسول زمان جست‌وجوی استر در درونیات خودش است که با صداقتی تکان‌دهنده روایت می‌شود و ابعاد پنهان زندگی وی را برملا می‌کند، یعنی همه‌ی چیزهایی که استر در زندگی‌نامه‌های پیشین خود نگفته است.

کمتر نویسنده‌ای حاضر شده است مانند استر احساسات شخصی‌اش را این گونه با جزئیات بیان کند.

انتخاب راوی دوم شخص بیش از هر چیز این کتاب را به رمان شبیه کرده است. استر گفته دیگر نمی‌خواهد رمان بنویسد، اما با به کارگیری روایت دوم شخص به این زندگی‌نامه‌اش هم مهر داستان زده است، انگار گزیری از قصه‌گویی ندارد.

در بخشی از کتاب کپسول زمان نوشته پل استر می خوانیم :

شام مخصوص به مناسبت بازگشت جیمز به خانه در ساختمانی قرن نوزدهمی که داخلش پر از اسباب و اثاث است.

آلیس را نمی بینی و فقط سه عضو خانواده حضور دارند: مامان بیش از حد ملایم، برادر کلینت یُبس و زاهدماب (با لحن نرم و حرف های کسالت آور که عادت دارد دست به سینه بگوید، طوری که طرف مقابل را از پاسخگویی منصرف می کند) و آلنِ گریزان از نظم و جاه طلب که می خواهد به مصاف جهان برود.

ظرف چند ثانیه اختلاف نظر نمودار می شود. کلینت به پیشنهاد محبت آمیز و دست و دلبازانه ی آقای پارکر اشاره می کند و آلن فوری می گوید نمی خواهد در کارخانه کار کند.

مامان و برادر بزرگ ترش مبهوت می مانند. اما آلن می خندد و توضیح می دهد ارتش او را تغییر داده و مایل نیست بقیه ی عمرش را به جای شیپور ارتش، به سوت کارخانه جواب دهد، بلکه می خواهد کاری ارزشمند و مفید انجام دهد و نمی تواند مجسم کند تمام روز را در دفتر کارخانه بگذارند.

با این حال آلن که نمی خواهد مادر را ناراحت کند، با بی میلی کار سابقش را در شرکت تولیدی پارکر _ خانه کفش راحت _ از سر می گیرد. اما دلش راضی نیست، ذهنش راضی نیست و هر روز وقت ناهار اطراف یک پل در دست ساخت پرسه می زند و غالبا حساب زمان از دستش در می رود و مثل همیشه به شیفت بعد از ظهرش دیر می رسد....


 

نظرات کاربران

افزودن دیدگاه جدید

About text formats

Restricted HTML